پیچک

محسن و نیر


محسن و نیر

تو را دارم ای گل جهان با من است
تو تا با منی جان جان با من است
چو می تابد از دور پیشانی ات
کران تا کران آسمان با من است


روزهایی که بی تو می گذرد
گرچه با یاد توست ثانیه هاش
آرزو باز میکشد فریاد
در کنار تو می گذشت ایکاش


عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است
از دست تو خواهم که برآرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است


یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو

یک روز نگشت خاطرم شاد از تو
دانی که زعشق تو چه شد حاصل من
یک جان و هزار گونه فریاد از تو


نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

ارزش یک احساس به شدت آن نیست به مدت آن است ...

 

من تو را به مدت بودنم دوست دارم ...

 

 

ای عزیز دل ... دوستت دارم ... نه فقط به خاطر چراغانی چشمانت

 

 به خاطر تمام آنچه بر من ارزانی داشتی ...

 

عشق را ... چگونه بودن را ...

 

 

دوستت دارم ، و همیشه خواهم داشت ...

قشنگ نازنين من كه تو باشي ديگر از هيچ نگاه هراساني هراس ندارم

 

 

قشنگی دوست داشتن را ، سرمشق دلها مي كنم .

 

 

تا تو هستي دلم براي كسي تنگ نمي شود . 

 

 

عزيزم تا هستي با ياد تو زندگي برايم خوشبختي بزرگ است .

 

 

مرا هميشه و همه جا در كنار خود احساس كن . كه من هميشه كنار توام .
 
به دستهايت علاقه و حس بخصوصی دارم چون لبريز از محبت اند .

 

دوستت دارم و دلم به اندازه بغض آسمان ابری پاییز برایت تنگ شده است .

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

اگه بگم که قول می دم تا همیشه باهات باشم

اگه بگم که حاضرم فدای اونچشات بشم

اگه بگم توآسمون عشق من فقط تویی

اگه بگم بهونه ی هر نفسم تنها تویی

اگه بگم قلبمو من نذر نگاهت می کنم

اگه بگم زندگیمو بذر بهارت می کنم

اگه بگم ماه منی هر نفس راه منی

اگه بگم بال منی لحظه ی پرواز منی میشی

برام خاطره ی قشنگ لحظه ی وصال میشی

برام باغبون میوه های تشنه وکال میشی

برام ماه شبای بی سحر میشی

برام ستاره ی راه سفر ولی بدون هرجا باشی یا نباشی مال منی

بدون اگه برای من هم نباشی عشق منی


نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

 

زیبـــــــــــــــای من

 

چنانت محتاجم، که بی تو زندگی ام نیست، و چنانت مشتاقم، که جز تو،

 

دل دادگی ام. چندانت مهربان یافتم، که تنها به تو دل باختم. ای آن که

 

نامت بلند است و حدیث بودنت، بی چون و چند! ای زیبای محض! من سر

 

تسلیم تو تا بردم و نقش غیر از تو ستردم؛ هیچ نماند، الآ عشق. تو را با

 

کدامین واژه باید ستود؟ که ستایش گری خُردینه ام و پرستش گری،

کمینه


 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

تو مثل راز پاییزی و من رنگ زمستانم
چگونه دل اسیرت شد قسم به شب نمی دانم
تو مثل شمعدانی ها پر از رازی و زیبایی
و من در پیش چشمان تو مشتی خاک گلدانم
تو دریایی ترینی آبی و آرام و بی پایان
و من موج گرفتاری اسیر دست طوفانم
تو مثل آسمانی مهربان و آبی و شفاف
و من در آرزوی قطره های پاک بارانم
نمی دانم چه باید کرد با این روح آشفته
به فریادم برس ای عشق من امشب پریشانم
تو دنیای منی بی انتها و ساکت و سرشار
و من تنها در این دنیای دور از غصه مهمانم
تو مثل مرز احساسی قشنگ و دور و نامعلوم
و من در حسرت دیدار چشمت رو به پایانم
تو مثل مرهمی بر بال بی جان کبوتر
و من هم یک کبوتر تشنه باران درمانم
بمان امشب کنار لحظه های بی قرار من
ببین با تو چه رویایی ست رنگ شوق چشمانم
شبی یک شاخه نیلوفر به دست آبیت دادم
هنوز از عطر دستانت پر از شوق است دستانم
تو فکر خواب گلهایی که یک شب باد ویران کرد
و من خواب ترا می بینم و لبخند پنهانم
تو مثل لحظه ای هستی که باران تازه می گیرد
و من مرغی که از عشقت فقط بی تاب و حیرانم
تو می آیی و من گل می دهم در سایه چشمت
و بعد از تو منم با غصه های قلب سوزانم
تو مثل چشمه اشکی که از یک ابر می بارد
و من تنها ترین نیلوفر رو به گلستانم
شبست و نغمه مهتاب و مرغان سفر کرده
و شاید یک مه کمرنگ از شعری که می خوانم
تمام آرزوهایم زمانی سبز میگردد
که تو یک شب بگویی دوستم داری تو می دانم
غروب آخر شعرم پر از آرامش دریاست
و من امشب قسم خوردم تر ا هرگز نرنجانم
به جان هر چه عاشق توی این دنیای پر غوغاست
قدم بگذار روی کوچه های قلب ویرانم
بدون تو شبی تنها و بی فانوس خواهم مرد
دعا کن بعد دیدار تو باشد وقت پایانم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

 

عاشق                            عاشق تر

 

نبود در تار و پودش           ديدي گفت عاشقه عاشق

 

@@@@@@@@   نبودش  @@@@@@@@@@

 

امشب همه جا حرف  از آسمون و مهتابه  ،  تموم خونه ديدار اين خونه

 

فقط  خوابه ، تو كه رفتي هواي  خونه تب داره  ،  داره  از درو ديوارش غم

 

عشق تو مي باره ، دارم مي ميرم از بس غصه خوردم ،  بيا بر گرد تا ازعشقت

 

نمردم، همون كه فكر نمي كردي نمونده پيشت، ديدي رفت ودل ما رو سوزوندش

 

حيات خونه دل مي گه درخت ها همه خاموشن، به جاي كفتر و  گنجشك  كلاغاي

 

سياه پوشن ،  چراغ  خونه  خوابيده  توي  دنياي خاموشي  ،   ديگه  ساعت رو

 

طاقچه شده كارش فراموشي  ،  شده كارش فراموشي  ،  ديگه  بارون  نمي

 

باره  اگر چه  ابر سياه  ،  تو كه  نيستي  توي  اين خونه ،   ديگه  آشفته

 

بازاريست  ،  تموم  گل ها  خشكيدن مثل خار بيابون ها ،  ديگه  از

 

رنگ  و رو رفته ، كوچه و خيابون ها ،،، من گفتم و يارم گفت

 

گفتيم و سفر كرديم،از دشت شقايق ها،با عشق گذركرديم

 

گفتم اگه من مردم ، چقدر به من وفاداري، عشقو

 

به فراموشي ،چند روزه تو مي سپاري

 

گفتم كه تو مي دوني،سرخاك

 

تو مي ميرم ، ولي

 

تا لحظه مردن

 

نمي گيرم

 

دل از

 

تو

 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

گرخنده زلبهایم گریزد

   اگر اشک ز چشمانم بریزد 

  اگر با اشک خود دریا بسازنم

  اگرباخنده  خود رویابسازم 

  اگر دردت شود با من هم اغوش

  اگر یارت شود از دل فراموش 

  بدان تا دم مرگ دوستت دارم

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

کاش می شد بار دیگر سرنوشت از سر نوشت

کاش می شد هرچه هست بر دفتر خوبی نوشت

از قلم هایی که بر عالم رواست

با محبت با وفا با مهربانی ها نوشت

کاش اشتباه هرگز نبودش در جهان

داستان زندگانی بی غلط حتی نوشت

کاش دلها از ازل مهمور حسرت ها نبود

کاین همه ای کاشها بر دفتر دلها نوشت

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

زندگي آرام است، مثل آرامش يك خواب بلند.
زندگي شيرين است، مثل شيريني يك روز قشنگ.
زندگي رويايي است، مثل روياي یكی كودك ناز.
زندگي زيبايي است، مثل زيبايي يك غنچه ي باز.
زندگي تك تك اين ساعتهاست، زندگي چرخش اين عقربه هاست، زندگي راز دل مادر من. زندگي پينه ي دست پدر است، زندگي مثل زمان در گذر...

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

آرزومه كه يه روز، تو كلبه ي قشنگمون يه شب صاف مهتابي، با ديواراي عنابي
دست بكشم رو گونه هات ، خيره بشم به اون چشات
حس كنم كنارمي ، تو آغوش گرم مني
سرت رو شونه هام باشه ، دستات توي دستام باشه
نگات تو چشم من باشه ، لبات روي لبهام باشه
از عشق هم گر بگيريم ، از امروزو فردا بگيم
با اين دلهاي پاكمون ، يه جشن كوچك بگيريم

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

عشـق یعنـی هـمون سـلام اول

عـشق یعنـی مـایه قـوت قـلـب

عشق یعنی انفجار احساسات

عشق یعنی کم کردن فاصله ها

عشق یعنی کلید یک رابطه ای محکم

عشق یعنی در موفقیت هم شریک بودن

عشق یعنی کاری کنی که راحت پیدات کنه

عشق یعنی مثل اشرف زاده ها باهاش رفتار کنی

عشق یعنی کسی رو داشته باشی که ازت محافظت کنه

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |

   تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست

 

 

ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم

 

 

و تو را آنگونه که میخواهی دوست دارم

 

 

ای مهربان - پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود

 

 

و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید

 

 

تبسمی از تو مرا کافیست که  از هیچ به همه چیز برسم


 

 

 

نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط نیر تاجیک| |



قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد